گفتگو، تنها راه برونرفت از بن بستهای اجتماعی/ شعارهای تند و خشمگینانه ثمری نمیدهد
تاریخ انتشار: ۱۱ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۲۴۶۶۹
سید حسن خمینی تولیت حرم مطهر امام خمینی (ره) در پی بیانات حضرت امام خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی و طرح ضرورت بیان مواضع از سوی خواص جامعه با صدور بیانیهای ضمن اعلام برائت از خشونتهای اعمال شده از سوی معترضین، بر ضرورت گفتوگو میان نظام و معترضین تاکید کرد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو، سید حسن خمینی تولیت حرم مطهر امام خمینی (ره) در پی بیانات حضرت امام خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی و طرح ضرورت بیان مواضع از سوی خواص جامعه با صدور بیانیهای ضمن اعلام برائت از خشونتهای اعمال شده از سوی معترضین، بر ضرورت گفتوگو میان نظام و معترضین تاکید کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
متن بیانیه به شرح زیر است:
بسمه تعالی
مایل بودم درباره «اتفاقات تلخ این روزها» پیش از این سخن بگویم، ولی به سبب آشفتگی فضای عمومی جامعه این امر را به زمانی مناسبتر واگذاشته بودم. اما امروز که رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنهای (حفظه الله) از همگان خواستند تا درباره اتفاقات اخیر اظهار نظر کنند، به نظرم آمد تا چند جملهای در این باره بنویسم:
۱- تردید نباید داشت که بین «اعتراض» که حق قانونی هر شهروند است، با «اغتشاش» که ریشه در دسیسههای دشمنان مردم دارد، تفاوت وجود دارد. اعتراض، نشان زنده بودن جامعهای است که برخی از آسیبها را بر نمیتابد، ولی آشوب و هنجارشکنی -آن هم وقتی توسط رسانههایی عاری از دلسوزی برای ملت ایران بر آتش آن دمیده میشود- ثمرهای جز حاکمیت افراطی گری و یا هرج و مرج ندارد. فراموش نکنیم که رسانههایی که امروزه میدان دار ایجاد شقاق در میان ما شده اند یا تاریخی سراسر دشمنی با ما دارند و یا از جایی ارتزاق میکنند که همواره ایران و ایرانی را ضعیف و زبون خواسته است.
ما چارهای نداریم جز اینکه همراه و همدوش یکدیگر زندگی کنیم. همه ما با هر سلیقه و نگاهی، یک ملت ایم؛ با سلایق متفاوت و با هدفی واحد. سربلندی کشورمان، با زندگی مسالمت آمیز با هم و ایستادگی در مقابل آنان که ذلت ما را میخواهند محقق میشود. باید با هم گفتگو کنیم؛ جناحها با مردم، و حاکمیت با آنانی که دیگر گونه میاندیشند؛ و صد البته تردید نکنیم که ستیز با دین و جنگ با آنچه در منظر مردم «ارزش دینی» شناخته میشود، همانند جنگ با آزادی و رفاه به یک اندازه ابتر و ناممکن است.
۲- گفتگو تنها راه برون رفت از بن بستهای اجتماعی است. روشن است که ما با اعتراضهایی یک دست مواجه نیستیم؛ و هر از چندگاه، گروهی کوچک یا بزرگ با سلیقهای متفاوت ممکن است نسبت به سیاستی و یا رفتاری معترض باشد. در این جامعه، چه معترضین و چه بدنه ى حاکمیت گریزى از این ندارند که به گفتگو با تمام شرایطش، که معقولترین راه اصلاح است، تن در بدهند.
اگر از یکسو، شعارهای تند و خشمگینانه ثمری نمیدهد، اما مجموعه نظام هم باید گفتگو با بخشهای مختلف ملت را آغاز کند و شنیدن درد ایشان و در صورت لزوم معذرت خواهى از آنان را -که مدت مدیدى است کمرنگ و فراموش شده-بیاموزد.
طبیعی است که نتیجه این گفتگو نه ادامه «انعطاف ناپذیری در برخی روشها و ارزش ها»، و نه مطابق با خواستههای تند ساختارشکنانه خواهد بود؛ و از همین گفت و گوهاست که میزان مجاز انعطاف و تعریف ساختارشکنی به دست میآید.
۳- امروز دردهای مختلفی بر جان مردم سنگینی میکند که مهمترین آنها بحث معیشت و مشکلات اقتصادی است. حل هر مشکلی در حوزههای دیگر محتاج اصلاح در امور اقتصادی است. دولت مردان باید بدانند که اگر نتوانند مشکلات اقتصادی را برطرف کنند همواره زمینه آشوبها و سوء استفاده اجانب را فراهم آورده اند.
۴- بخش زیادی از اعتراض و دلخوریهای مردم ناشی از بسته بودن راههای قانونی اعتراض و در صورت لزوم تغییر قانونی برخی قوانین و سیاستهاست. شک نباید داشت که باز کردن مسیر حضور همه سلیقهها در ارکان حکومت، راه دشمنان را سدّ میکند. برای اینکه ظرفیت حضور آمریکا و رژیم غاصب اشغالگر و ایادی آنها را کم کنیم، باید ظرفیت نظام را در مشارکت همه سلایق در تقنین و اجرا فراهم کنیم.
۵- شخص رهبر انقلاب اسلامی که علاوه بر جایگاه حقوقی از ویژگیهای ممتاز اخلاقی برخوردارند و از سرآمدان روزگار خود هستند، برای همه کسانی که با معظم له از دور یا نزدیک آشنایی دارند دارای احترام ویژهای هستند و برای بخشهای بزرگی از مردم از چنان احترامی برخوردارند که توهین به ایشان مانع بزرگ هر نوع تفاهم و گفت و گوست. ضمن اینکه برای همه آشنایان به سیاست محرز است که صحت و سلامت ایشان پیوندی عمیق با آرامش کشور و صلاح امور دارد.
۶- جمهوری اسلامی ثمره خونهای پاکی است که برای خدا و با پیروی از امام عظیم الشأن و با امید سعادت مردم بر زمین ریخته شد. حفظ آن و صد البته اصلاح آن و چشم نبستن بر اشکالات آن و در عین حال دفاع از حقیقت ناب آن، وظیفه تمام کسانی است که خود را وامدار این اتفاق بی بدیل میدانند.
لازم میدانم در پایان برای جان باختگان حوادث اخیر طلب رحمت، برای آسیب دیدگان آرزوی سلامت و بهروزی، برای حافظان امنیت توفیق و برای همه مردم روزهای بهتر و شادتر از خدای متعال مسألت نمایم و از آنچه در شب گذشته در دانشگاه صنعتی شریف واقع شد، ابراز تأسف نموده و مسئولان مربوطه را به رعایت هر چه بیشتر حرمت دانشگاه توصیه کنم.
سید حسن خمینی
۱۱ مهرماه ۱۴۰۱
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: امام خامنه ای رهبر انقلاب سید حسن خمینی اصلاح طلبان جریان اصلاحات اغتشاش فتنه مهسا امینی انقلاب اسلامی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۲۴۶۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اسلامیسازی علوم انسانی امری ضروری است
به گزارش خبرنگار مهر، حجتالاسلام سیدرسول موسوی صبح یکشنبه در نشست «پیشینهشناسی رویکردهای اسلامی به علوم انسانی» اظهار کرد: یکی از مباحثی که در نظام جمهوری اسلامی مهم است، مباحث علوم انسانی است، به این معنا که علوم انسانی باید بومی شود و به تعبیر دقیقتر اسلامیسازی علوم انسانی یعنی نگاه ما به انسان یک نگاه معنوی و الهی باشد.
وی با بیان اینکه رویکرد کشورهای غربی به علوم انسانی غالباً اومانیستی و انسانمحوری است. طبیعتاً هنگامی که اختلاف مبنایی حاصل شد، در شاخهها و فروع نیز به طریق اولی اختلافاتی وجود دار.، تصریح کرد: در این زمینه تاکنون کتابهای زیادی در زمینه اسلامی ساز علوم انسانی نوشته شده است و دیدگاهها و نظریههای زیادی در این زمینه وجود دارد اما در این میان باید مورد توجه باشد، روش شناسی است.
مدیر گروه و عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث مؤسسه آموزش عالی حوزوی علامه مجلسی (ره) با اشاره به ۲ دیدگاه در رابطه با اسلامیسازی علوم انسانی گفت: یک دیدگاه از منظر فلسفی بررسی میشود، یعنی از دانش و علم فلسفه به ویژه حکمت متعالیه که ملاصدرا آن را بنیان نهاده، برای اسلامیسازی علوم انسانی استفاده شود البته فارابی نیز از فیلسوفانی است که از او به عنوان مؤسس توسعه فلسفه به علوم اجتماعی و انسانی یاد میشود.
وی با بیان اینکه از آنجایی در یونان هم دیدگاهی اجتماعی نسبت به علوم انسانی وجود داشت و علوم انسانی دارای جایگاه بود؛ پس پیوندی میان فلسفه و دانستههای اجتماعی و علوم انسانی از ابتدا در یونان وجود داشته است، افزود: پس از ورود فلسفه به حوزه اسلامی توسط مسلمانان و فیلسوفانی همچون خواجه نصیرالدین طوسی، بوعلی سینا، فارابی و… نگاه به فلسفه چنین بود که بر علوم انسانی مسلط است.
حجتالاسلام موسوی با اشاره به اینکه استفاده از قرآن و سنت، روشی دیگر در رابطه با اسلامیسازی علوم انسانی است، اضافه کرد: پیشینه این روش نیز به مفسرینی باز میگردد که از نگاه قرآن و حدیث مطالبی را بیان کردند.
وی درخصوص طبقهبندی تفسیرهای قرآنی نیز گفت: یکی از این تفاسیر، تفسیرهای اجتماعی، تفاسیری هستند که به مردم، جامعه و نیازهای اجتماعی توجه دارند. تفاسیر عصری (زمانی) هم مسائل روز و مورد نیاز را بیان میکنند. دسته سوم نیز شامل تفاسیر موضوعی هستند که نیازهای جامعه را بر مبنای آیات قرآن پاسخ میدهند. یعنی موضوع از جامعه استخراج شده و براساس قرآن بررسی میشود. کتاب «سنتهای تاریخ در قرآن» از شهید سید محمد باقر صدر نیز در راستای تفسیر موضوعی است.
مدیر گروه و عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث مؤسسه آموزش عالی حوزوی علامه مجلسی (ره) اضافه کرد: در بحث اسلامیسازی علوم انسانی، چه با روش فلسفی و استفاده از ایدههای فیلسوفان و چه با روش تفسیری، منابع و پیشینه متعددی وجود دارد.
وی با تقسیم تفسیر موضوعی به دو نوع درون قرآنی و برون قرآنی گفت: منظور از تفسیر موضوعی درون قرآنی آن است که موضوع در قرآن وجود دارد و تفسیر موضوعی برون قرآنی به مسائل روز و دانشهای بشری اشاره دارد.
حجتالاسلام موسوی در خصوص کارکردهای خانواده در زمینه اسلامی سازی علوم انسانی ابراز کرد: پیدایش کارکردهای خانواده در غرب مطرح شد و کتابهای متعددی نیز در این رابطه نوشتهاند. به طور کلی ۲ شاخه و مکتب فکری در تمام عرصهها میان غربیان رواج دارد که مباحث را به دو شاخه ساختارگرایی و کارکردگرایی تقسیم میکند.
وی تأکید کرد: ساختارگرایان معتقد بودند در موضوعات علوم انسانی باید به مبادی، ساختارها، اصول و ریشهها نگریست اما به فواید و منافع کمتر توجه داشته اند. کارکردگرایان نیز در پی تحولاتی که در غرب به وجود آمد، منفعتگرا شدند و به سمت بیان کارکردها و فواید رفتند.
این پژوهشگر دینی که بر این باور است خانواده از مباحث بین رشتهای است، گفت: هم در روانشناسی و هم در جامعهشناسی این امر مورد بحث قرار میگیرد. اما از آنجا که مبحثی اجتماعی بهشمار میرود، پس جامعهشناسان بیشتر به آن پرداختهاند.
وی اضافه کرد: جامعهشناسان کارکردگرا نیز بحثی با عنوان «کارکردهای خانواده» را مطرح کردند. برای مثال بحث تولید مثل و تنظیم و کنترل نسل را از کارکردهای خانواده برشمردند.
کد خبر 6097051